عکس های کارین جونم تا 18 روزگی
تولد کارین
دختر عزیزم امروز18روزه شدی و من الان وقت کردم خاطرات تولدتو بنویسم.مامانی یکشنبه 5مردادصبح رفتم خونه مامانجون واسه احتیاط تمام مدارک پزشکیمم همراهم بود.خلاصه دخترم حال مامان خوب خوب بود تا اینکه آخر شب وقتی میخواستیم بخوابیم احساس کردم خیس شدم ازاونجایی که این اتفاق زیاد واسم پیش اومده بود جدی نگرفتمو گفتم با استراحت خوب میشه خلاصه خوابیدیم صبح که پاشدم دیدم بهتر که نشدم خیلی هم شدیدتر شده.بابا امین گفت بریم دکتر اما من گفتم چیز مهمی نیست بابایی شما برو سر کار من با باباجون میرم سونو ببینم چیز مهمی هست یانه.مامانی شب قبل شام نخورده بودمو صبحم صبحانه نخوردم رفتیم سونو اما همه جا شلوغ بود یهو احساس کردم دلم درد میکنه نمیدونی چقد ترسیدم به بابا...
نویسنده :
منو باباش
11:19
تولد ناگهانی
سلام دختر نازنینم مامانی الان دیگه هستی و میدونم خوبی مامانی امروز هفت روز از دنیا اومدنت میگذره .یه تولد ناگهانی و غیر منتظره بعدا واست توضیح میدم چون الان شما نمیذاری هیچ کاری بکنم.دوست دارم بوس
نویسنده :
منو باباش
9:41